پرسشنامه جبران افراطی یانگ (47 گویه)

پرسشنامه جبران افراطی یانگ:

پرسشنامه جبران افراطی یانگ در سال 1995 ساخته شد تا به عنوان ابزاری برای سنجش جبران طرح‌واره‌های ناکارآمد استفاده شود. این پرسشنامه 47 گویه دارد که پاسخ‌های آن به صورت لیکرت شش گزینه‌ای (خیلی کم تا خیلی زیاد) سطح‌بندی شده است.


پیشنهاد یک فراکاو:


پرسشنامه جبران افراطی یانگ

افراد از این جمله‌ها ممکن است برای توصیف خودشان استفاده کنند. لطفا هر جمله را با دقت بخواند و ببینید تا چه حد، توصیف درستی از شما به دست می‌دهد. میزان انطباق و هم‌خوانی جمله را با خودتان مشخص کنید و از بین پاسخ‌های: کاملا غلط، تقریبا غلط، بیشتر درست است تا غلط، اندکی درست، تقریبا درست، کاملا درست را که با شما مطابقت بیشتری دارد، انتخاب کنید.

روشن است که هر چقدر صادقانه به گویه‌های پرسشنامه جبران افراطی یانگ، پاسخ بدهید به جواب دقیق‌تری دست پیدا خواهید کرد. تفسیر و کاربرد پرسشنامه جبران افراطی یانگ، در اتاق درمان و برای روان درمانگر متخصص پیشنهاد می‌شود.

 


یک فراکاو: دانشنامه روانشناسی و مشاوره

 


 

 

1.باید تمام بیماران را درمان کنم.
2.باید همیشه به بالاترین معیارهای خودم دست پیداکنم
3.بیماران من باید تکالیف شان را خیلی عالی انجام بدهند.
4.نباید به هیچ عنوان وقتم را تلف کنم.
5.لایق موفق شدن هستم.
6.بیمارانم باید به خاطر کاری که برای آنها انجام می دهم از من کمال تشکر را داشته باشند.
7.در طی درمان نباید احساس خستگی کنم.
8.بیماران تلاش می کنند مرا دست کم بگیرند.
9.بوجود آمدن تعارض، آشفته کننده است.
10.نباید مشکلی را مطرح کنم که باعث ناراحتی بیمار شود.
11.اگر بیمار در طی درمان ناراحت شود ، احتمالاً درمان را ادامه نخواهد داد.
12.وقتی که بیمار درمان را نیمه کاره رها کند ، به شدت آشفته می شوم.
13.ممکن است آخرش هیچ بیماری به من مراجعه نکند.
14.احساس می کنم بیماران مرا کنترل می کنند.
15.احساسات ، حرکات یا حرف های من در درمان محدود می شود.
16.باید کاری را که دوست دارم ، انجام بدهم و حرفی را که دلم می خواهد ، بزنم.
17.گاهی اوقات تعجب می کنم که چرا در روابط اجتماعی بازنده هستم.
18.باید اطرافیان خودم و وقایع پیرامون را کنترل کنم.
19.برخی از مردم ذاتاً بد و پست فطرت هستند.
20.اگر دیگران کار خطایی انجام بدهند ، باید مجازات شوند.
21.اغلب احساس می کنم عصبانی هستم.
22.بیمار تلاش می کند من را عصبانی کند.
23.مجبورم برای این که از من سوء استفاده نشود یا آسیب نبینم ، از خودم محافظت کنم.
24.معمولاً نمی توانم به دیگران اعتماد کنم.
25.تمایل دارم که بیمار مرا دوست داشته باشد.
26.اگر بیمار از من راضی و خشنود نباشد ، بدین معناست که مرتکب اشتباه شده ام.
27.خیلی مهم است که من بیمار را دوست داشته باشم.
28.اگر کاری انجام ندهم که بیمار دوست دارد ، ناراحت می شوم.
29.ما باید با یکدیگر به توافق برسیم ، تقریبا مثل دوستان .
30.می خواهم افکار و احساساتم را از بیمار پنهان کنم.
31.نمی خواهم کاری انجام بدهم که بیماران می خواهند .
32.احساس می کنم در طی جلسه درمان از لحاظ هیجانی از بیمار کناره گیری می کنم.
33.احساس می کنم نمی دانم باید چه کار کنم.
34.می ترسم که اشتباه کنم.
35.گاهی اوقات سؤال می کنم آیا واقعا از کفایت لازم برخوردارم.
36.گاهی اوقات احساس می کنم مثل این که خیلی خسته ام.
37.بیماران مانع دستیابی من به اهدافم می شوند.
38.احساس می کنم وقتم را تلف می کنم.
39.باید بدون دخالت بیمار در طی جلسه درمان به اهدافم دست پیدا کنم.
40.باید پاسخگوی نیازهای بیمار باشم.
41.باید احساس بهتری در بیماران ایجاد کنم.
42.اغلب نیازهای بیماران را بر نیازهای خودم ترجیح می دهم.
43.گاهی اوقات اعتقاد دارم باید کارهایی که از دستم برمی آید برای ارضاء نیازهای بیماران انجام بدهم.
44.اگر با بیماری کار کنم که نتوانم احساس واقعی ام را به او بگویم ، ناکام می شوم.
45.برای من سخت است که جلوی بروز احساساتم را بگیرم.
46.نمی توانم در فرآیند درمان شخصیت واقعی ام را بروز دهم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا